صبا گو آن امیر کاروان را
مراعاتی کند این ناتوان را
***
ره دور است و باریک است و تاریک
بدوشم می کشم بار گران را
- ۸ نمایش
صبا گو آن امیر کاروان را
مراعاتی کند این ناتوان را
***
ره دور است و باریک است و تاریک
بدوشم می کشم بار گران را
در این دیر کهن ایدل نباشد جای شیونها
که صاحب دیر خود داند رسوم پروریدنها
****
خوشا آن مرغ لاهوتی که با آواز داودی
بود در روضۀ رضوان همی اندر پریدنها
باد صبا کجائی گو دوستان ما را
باید حضور دل در پنهان و آشکارا
*******
آیا شود که روزی آیید بر مزارم
تا در کنار خاکم پندی دهم شما را