درفراق یکی ازاساتیدم **** :: پیغام :: **** رمضان1398
ای پیک کوی قدسیان ازمن بگوجانانه را
کای شمع بزم عاشقان رحمی مراین پروانه را
*******
دردمرادرمان
کنددشوارمن آسان کند
هرچه که خواهدآن کندحکم است آن فرزانه را
*******
ای ساقی بزم الست ای کهنه رند می پرست
ازساغری میدار مست این سرخوش پیمانه را
*******
بیتابم ازدردفراق طاقت زمن گردیده طاق
تاکی
رسدروزتلاق بینم رخ جانانه را
*******
ای دوستان یکدله دیگرزمن شدحوصله
کوسلسله کوسلسله بندیداین دیوانه را
آنچه که اندردل بوداظهارآن مشکل بود
دردم همه ازدل بود سرّی است این کاشانه را
لطف الهی یارشدبیگانه ای غمخوارشد
خوابیده ای بیدارشدرحمت مرآن بیگانه را
*******
بیگانه ای بس آشنادل داده ای مست خدا
عیسی دمی مشکل گشاگویم چه آن دردانه را
فانی درتوحیدبودتابنده چون خورشیدبود
درگاه
اوامّیدبودآبادی ویرانه را
*******
نجمش بسیرمستقیم دراوج وحدت شدمقیم
ازکثرتش
دیگرچه بیم کوتاه کن افسانه را